رسول مرادی

کاش در دهکده عشق فراوانی بود

توی بازار صداقت کمی ارزانی بود

کاش اگر گاه کمی لطف به هم میکردیم

مختصر بود ولی ساده و پنهانی بود

 



           
یک شنبه 29 ارديبهشت 1392برچسب:کاش, :: 1:26
R.M

سلام انسان، ما انسان ها به طور غریزی کار هایی رو انجام میدیم، اما در بعضی اوقات یادمون نیست باید چیکار کنیم، موضوعی که قصد گفتنشو دارم مربوط میشه به رانندگی: انسان، کافیه وقتی روی صندلی راننده نشستی صندلی راننده رو در بهترین وضعیت قرار بدی، درسته همه ی راننده ها این کار رو انجام میدن ولی بعضی نه، شما هرچه روی صندلی راحت تر باشید از رانندگیتون بیشتر لذت میبرید، افرادی که در ماشینتون نشستن و البته افرادی که در بیرون از ماشین شما در حال زندگی هستن از شما راضی هستن چون شما به اعصاب خود مسلط هستید به پرسش های بغلدستی ها خوب و با آرامش جواب میدید، دیگران در بیرون از ماشین شما از بوغ های احتمالی و رانندگی های عجیب و غریب شما در امان اند

فقط کافیه صندلی و فرمان خودرو در بهترین حالت قرار بگیره همین.



           
جمعه 27 ارديبهشت 1392برچسب:یادآوری, :: 14:30
R.M

 بخاطر دلیل خاصی ، لطفا وقتی در قسمت نظرات آدرس وبلاگ و سایت خود را وارد میکنید در ادامه ی نوشته (نظر) خود آدرس وب خود را قرار دهید.

تشکر فراوان از همه ی شما انسان ها  ///..



           
پنج شنبه 26 ارديبهشت 1392برچسب:, :: 20:9
R.M

خیلی سخته وقتی به یکی علاقه داشته باشی و نتونی بهش بگی، هر روز ،یه روز در میون ببینیش و نتونی حرف دلتو بهش بزنی، خدایا...     

امیدوارم همه ی عاشقا به هم برسن



           
شنبه 21 ارديبهشت 1392برچسب:, :: 1:34
R.M

پنج شنبه بارون بارید و حال و هوا خیلی زیبا شد امیدوارم فردا و روز بعدش هم بارون بباره و عالی میشه اگه تا چندین روز ادامه پیدا کنه،وقتی بارون میباره احساسم دل ربا مشیه نمیدونم چطور عنوان کنم،یه طورایی که نمیشه گفت شاید رومانتیک،شاید نوستالژیک،شاید درام، به هر حال من خیلی این جور حالو هوا رو دوست دارم امیدوارم بارون بباره



           
شنبه 21 ارديبهشت 1392برچسب:, :: 1:25
R.M

چونین نبود          چونان نیز نخواهد ماند

بعضی اوقات بعضی کلمات و شعر ها به قدری تو دل آدم نفوذ میکنه که انگار تو رگ و ریشه اش جریان داره..



           
چهار شنبه 18 ارديبهشت 1392برچسب:, :: 1:37
R.M

1- تاثیر ازدواج

قال رسول الله صلى الله علیه و آله و سلم:

اذا تزوج الرجل احرز نصف دینه.

پیامبر خدا صلى الله علیه و آله و سلم فرمود:

کسى که ازدواج کند، نصف دینش را حفظ کرده است.

مستدرک الوسائل، ج ۱۴، ص ۱۵۴٫

۲ ازدواج در هنگام تنگدستى

قال الامام الصادق علیه السلام:

من ترک التزویج مخافة الفقر فقد اساء الظن بالله-عز و جل-، ان الله- عز و جل – یقول: «ان یکونوا فقراء یغنهم الله من فضله.» (۲)

امام صادق علیه السلام فرمود:

هر کس از ترس فقر ازدواج نکند نسبت‏ به لطف خداوند بدگمان شده است. چرا که خداوند مى‏فرماید: اگر آنان فقیر باشند خداوند از فضل و کرم خود بى نیازشان مى‏کند.

هر که با زنى به خاطر مالش ازدواج کند، خداوند او را به مال وى واگذار مى‏کند، و هر که با او به خاطر جمال و زیبائى‏اش ازدواج نماید، در او چیزى را که خوشایند او نیست، خواهد دید، و هر که با وى به خاطر دینش ازدواج کند، خداوند تمامى این مزایا را براى او جمع مى‏کند.

من لا یحضره الفقیه، ج ۳، ص ۲۵۱



ادامه مطلب ...


           
سه شنبه 17 ارديبهشت 1392برچسب:احادیث,چهل,ازدواج,دختر,پسر,مرد,زن,, :: 1:25
R.M

روزی یک مرد ثروتمند، پسر بچه کوچکش را به ده برد تا به او نشان دهد مردمی که در آنجا زندگی می کنند، چقدر فقیر هستند.

 آن دو یک شبانه روز در خانه محقر یک روستایی مهمان بودند. در راه بازگشت و در پایان سفر، مرد از پسرش پرسید: نظرت در مورد مسافرتمان چه بود؟پسر پاسخ داد:

عالی بود پدر! پدر پرسید آیا به زندگی آنها توجه کردی؟پسر پاسخ داد: بله پدر! و پدر پرسید: چه چیزی از این سفر یاد گرفتی؟پسر کمی اندیشید و بعد به آرامی گفت: فهمیدم که ما در خانه یک سگ داریم و آنها چهار تا. ما در حیاطمان یک فواره داریم و آنها رودخانه ای دارند که نهایت ندارد.

ما در حیاطمان فانوس های تزیینی داریم و آنها ستارگان را دارند.

حیاط ما به دیوارهایش محدود می شود اما باغ آنها بی انتهاست! با شنیدن حرفهای پسر، زبان مرد بند آمده بود. بعد پسر بچه اضافه کرد : متشکرم پدر، تو به من نشان دادی که ما چقدر فقیر هستیم.



           
دو شنبه 16 ارديبهشت 1392برچسب:داستان,کوتاه,,,, :: 2:42
R.M

پسری یه دختری رو خیلی دوست داشت که توی یه سی دی فروشی کار میکرد. اما به دخترک در مورد عشقش هیچی نگفت. هر روز به اون فروشگاه میرفت و یک سی دی می خرید فقط بخاطر صحبت کردن با اون… بعد از یک ماه پسرک مرد… وقتی دخترک به خونه اون رفت و ازش خبر گرفت مادر پسرک گفت که او مرده و اون رو به اتاق پسر برد… دخترک دید که تمامی سی دی ها باز نشده… 

دخترک گریه کرد و گریه کرد تا مرد… میدونی چرا گریه میکرد؟ چون تمام نامه های عاشقانه اش رو توی جعبه سی دی میگذاشت و به پسرک میداد!

منبع:http://narimanparsi.persianblog.ir/post/83/



           
دو شنبه 16 ارديبهشت 1392برچسب:ناگفته ها,,,, :: 1:57
R.M

یادم باشد

حرفی نزنم که به کسی بر بخورد

نگاهی نکنم که دل کسی بلرزد

راهی نروم که بیراه باشد

خطی ننویسم که آزار دهد کسی را

یادم باشد

که روز و روزگار خوش است

همه چیز به راه و بر وفق مراد است و خوب

تنها،... تنها دل ما دل نیست



           
یک شنبه 15 ارديبهشت 1392برچسب:یادم باشد,پند,نکته,یادمانه,, :: 1:21
R.M
درباره وبلاگ


به وبلاگ من خوش آمدید
آخرین مطالب
نويسندگان
پيوندها