رسول مرادی

همه چيز فراموشت ميشود وقتي که يک شغل سخت داشته باشي، وقتي هنوز آفتاب بيرون نيامده از خانه ات بيرون بروي تا کارت را شروع کني، همه ي چيز هايي که يک روز در پي اش بودي، همه اش.. فراموشت ميشود، ساعت ها کار.. ديگر تواني برايت نمي گذارد، همه چيز فراموشت ميشود، فقط مي خواهي که شب فرا رسد و تو.. تنها تو.. به دور از همه گان به استراحت بپردازي، همه چيز فراموشت ميشود.



           
سه شنبه 16 دی 1393برچسب:سیاهه،38،,,,, :: 16:58
R.M

صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 28 صفحه بعد

درباره وبلاگ


به وبلاگ من خوش آمدید
آخرین مطالب
نويسندگان
پيوندها